English to persian meaning of

اصطلاح "کنار گذاشتن" بسته به زمینه، معانی متعددی دارد. در اینجا چند تعریف رایج وجود دارد:فعل: آ. رزرو یا اختصاص چیزی برای یک هدف یا استفاده خاص. مثال: شرکت تصمیم گرفت بخشی از سود خود را برای تحقیق و توسعه کنار بگذارد. ب کنار گذاشتن یا کنار گذاشتن چیزی برای استفاده یا بررسی بعدی. مثال: لطفاً آن اسناد را کنار بگذارید تا بعداً آنها را مرور کنم.فعل عبارت: آ. نادیده گرفتن یا نادیده گرفتن چیزی، به ویژه به طور موقت. مثال: بیایید اختلافات خود را کنار بگذاریم و در جهت یک هدف مشترک تلاش کنیم. ب در اصطلاح حقوقی، لغو یا ابطال تصمیم یا حکم. مثال: دادگاه به دلیل شواهد جدید تصمیم به لغو حکم قبلی گرفت.اسم: آ. منطقه یا فضایی که برای یک هدف یا فعالیت خاص تعیین شده است. مثال: پارک دارای یک مجموعه اختصاصی برای پیک نیک و گردهمایی در فضای باز است. ب در زمینه های حقوقی، عمل ذخیره یا تخصیص وجوه یا دارایی ها برای یک هدف خاص یا برای تأمین یک ادعا. مثال: دادگاه حکم به کنار گذاشتن دارایی‌های متهم برای جبران خسارات وارده به شاکی داد.لطفاً توجه داشته باشید که معنای خاص «کنار گذاشتن» بسته به اینکه می‌تواند متفاوت باشد. در زمینه ای که در آن استفاده می شود.