کلمه "بازتابنده" بسته به زمینه، معانی متعددی دارد. در اینجا چند تعریف رایج وجود دارد:صفت: الف) قابلیت بازتاب نور، تصاویر یا صدا. به عنوان مثال، "سطح بازتابنده آینه به او اجازه می دهد تا انعکاس خود را ببیند." ب) با یا نشان دادن تفکر یا تفکر عمیق مشخص می شود. به عنوان مثال، "او یک شب تاملی را صرف تفکر در تصمیمات گذشته خود کرد."اسم: الف) نوعی ماده که نور را منعکس می کند که اغلب برای اهداف ایمنی استفاده می شود. به عنوان مثال، "دونده جلیقه ای از مواد بازتابنده برای افزایش دید در طول دویدن در شب می پوشید."فعل (کاربرد نادر): فکر کردن عمیق یا با دقت در مورد چیزی. به عنوان مثال، "او به تنهایی نشسته بود و در مورد وقایع روز تأمل می کرد."این تعاریف باید به شما یک ایده کلی از معانی مختلف کلمه "بازتابی" بدهد. " معنای خاص بسته به زمینه ای که در آن استفاده می شود می تواند متفاوت باشد.