English to persian meaning of

معنای فرهنگ لغت "کشیدن" بسته به زمینه می تواند متفاوت باشد، اما در اینجا چند تعاریف رایج وجود دارد:برای موفقیت در انجام کاری دشوار یا چالش برانگیز: "با وجود مواجه شدن با بسیاری از موانع، او توانست یک رویداد موفق را انجام دهد."برای برداشتن چیزی با فشار دادن آن: "او ژاکت خود را درآورد و آن را به چوب لباسی آویزان کرد. "دزدیدن چیزی با استفاده از زور یا خشونت: "دزدان یک سرقت جسورانه در جواهر فروشی انجام دادند." p>برای توقف وسیله نقلیه در کنار جاده: "ما از بزرگراه خارج شدیم تا کمی استراحت کنیم و پاهای خود را دراز کنیم."برای انجام یک حرکت ناگهانی، مانند به عنوان یک چرخش یا انحراف: "راننده ماشین مسابقه یک مانور خطرناک برای سبقت گرفتن از حریفان خود انجام داد."