English to persian meaning of

کلمه "lea" بسته به زمینه، معانی مختلفی دارد، اما در اینجا برخی از رایج ترین تعاریف فرهنگ لغت آورده شده است:یک چمنزار یا یک قطعه علفزار، به ویژه آن که نزدیک یک رودخانه یا نهر است.یک واحد فاصله برابر با حدود سه مایل، که عمدتاً در انگلستان برای اندازه گیری فاصله بین شهرها یا روستاها استفاده می شود.یک مخفف برای "محلی" سازمان آموزش و پرورش»، که به سازمانی اطلاق می‌شود که مسئول نظارت و تأمین مالی مدارس در یک منطقه خاص است.توجه داشته باشید که معنای «لیا» ممکن است بسته به کشور و زمینه‌ای که در آن وجود دارد متفاوت باشد. استفاده می شود.

Sentence Examples

  1. Little Rosa Lea, who had been born the year before, stood beside her mother with raised arms, wanting to be lifted so she could see, too.