English to persian meaning of

تعریف فرهنگ لغت کلمه "درخشش" این است که با نوری درخشان، درخشان و منعکس شده بدرخشد. درخشیدن، چشمک زدن یا برق زدن. همچنین می تواند به قطعات کوچک مواد براق مانند قطعات کوچک شیشه یا پودر فلزی اشاره داشته باشد که برای درخشندگی یا درخشندگی به چیزی استفاده می شود. در معنای مجازی، "درخشش" همچنین می تواند به چیزی اشاره کند که جذاب یا چشمگیر به نظر می رسد اما فاقد عمق یا ماهیت است.