English to persian meaning of

معنای فرهنگ لغت "flyblown" چیزی است که در اثر وجود یا اثرات مگس آلوده یا فاسد شده است، یا چیزی که به دلیل بی توجهی یا عدم توجه پوسیده، خراب یا بی اعتبار شده است.

Sentence Examples

  1. The owner had gone upstairs to demand he settle his bill and found him listless and sweating, where he lay now, beside a flyblown plate of eggs and toast.