English to persian meaning of

کلمه "fib" چند معانی مختلف در فرهنگ لغت دارد:(فعل) گفتن یک دروغ کوچک یا بی اهمیت(اسم) یک دروغ کوچک یا غیر مهم (اسم) یک دروغ پیش پا افتاده یا بی اهمیتجملات مثال:"درباره اتفاقی که افتاده به من فکر نکن. من می‌خواهم حقیقت را بدانم.""می‌دانستم که او وقتی گفت که قبلا شکلات نخورده بود، یک فیب می‌گفت.""این فقط یک فیب است، اینطور نیست" واقعاً در طرح کلان چیزها مهم نیست."

Sentence Examples

  1. My fib about tickets was turning loafers into kings and captains, so by Fibbing reasons it was incredibly good!