English to persian meaning of

تعریف فرهنگ لغت از کلمه "انضباطی" این است:صفت: مربوط به یا اعمال انضباط، به ویژه در سازمان یا بین افراد.این می تواند به اقدامات یا اعمال اشاره کند. اقداماتی که برای حفظ نظم و اطاعت انجام می شود، که اغلب شامل مجازات یا اصلاح برای رفتار نادرست یا قانون شکنی است. به عنوان مثال، «اقدامات انضباطی» ممکن است به هشدار، تعلیق یا خاتمه کار به کارمندی اشاره داشته باشد که خط‌مشی‌ها یا رویه‌های محل کار را نقض کرده است. در یک محیط آکادمیک، «روندهای انضباطی» ممکن است برای توصیف فرآیند بررسی و قضاوت در مورد موارد نقض صداقت تحصیلی یا کدهای رفتاری مورد استفاده قرار گیرد.

Synonyms

  1. disciplinal
  2. corrective

Sentence Examples

  1. We are not allowed to visit him there, for he is under disciplinary detention.