English to persian meaning of

تعریف فرهنگ لغت "دب" به شرح زیر است:اسم:یک اولین، زن جوانی که اولین حضور خود را در جامعه مد روز انجام می دهد.(باستانی) یک خدمتکار زن.جمله مثال:دب یک لباس مجلسی خیره کننده به توپ اولین می پوشید.دب وظیفه خدمات رسانی به مهمانان در مهمانی را داشت.