English to persian meaning of

تعریف فرهنگ لغت کلمه "فلج" صفتی است که کسی یا چیزی را توصیف می کند که غیرفعال شده یا به نحوی بی اثر شده است. این می‌تواند به ناتوانی‌های جسمی یا اختلالاتی اشاره داشته باشد که بر توانایی فرد برای حرکت یا عملکرد عادی تأثیر می‌گذارد، و همچنین به آسیب‌های غیر فیزیکی مانند مشکلات مالی یا عاطفی که می‌تواند توانایی فرد برای عملکرد مؤثر در جامعه را مختل کند.

TV Series Examples

thumbnail

GOT-01-09

who crippled my son?

thumbnail

GOT-01-10

l'm a crippled boy and l'm willing to go.