English to persian meaning of

معنای فرهنگ لغت "همدستی" عبارت است از:اسم: حالت درگیر شدن با دیگران در یک فعالیت غیرقانونی یا غیرقانونی یا ارتباط با یک عمل خلاف یا جنایت، به ویژه به عنوان همدستی مایل. یا شریک عمل.مثال حکم: وی به مشارکت در سرقت متهم شد، زیرا مشخص شد که او در طراحی و اجرای جنایت به سارقان کمک کرده است.

Sentence Examples

  1. Fouquet rejected her offers with indignation, preferring the esteem of the king to complicity with such intriguers.
  2. An image of him asking her to be quiet accompanied by a feeling of complicity appeared in her mind.
  3. Or was it Redoto who was reacting wildly to cover his own complicity in a plot to kill his wife?