English to persian meaning of

کلمه "چکر" بسته به زمینه ای که در آن استفاده می شود می تواند معانی مختلفی داشته باشد. در اینجا برخی از رایج‌ترین تعاریف آمده است:شخص یا چیزی که چیزی را بررسی یا تأیید می‌کند.یک قطعه بازی که در بازی‌هایی مانند چکرز یا دراو استفاده می‌شود. li>الگوی متشکل از مربع های متناوب با رنگ های مختلف، که معمولاً در پارچه ها یا کف پوش ها استفاده می شود.کسی که بلیط ها یا اعتبارنامه ها را بررسی می کند، مانند چک کننده بلیط در سینما یا شناسنامه. در یک کلوپ شبانه.کسی که چیزی را بررسی یا بازرسی می کند، مانند یک چک کننده ایمنی یا یک کنترل کننده کیفیت در یک کارخانه تولیدی.

Sentence Examples

  1. I can find some way to switch you with another checker from your store.
  2. Consisting of only about six check stands, the small front end appeared empty of customers and empty of a morning checker.
  3. In fact, a couple weeks after a new checker starts, male shoppers go into a buying frenzy.
  4. I was commending Jessica on her uncanny ability to calm the little girl when our third checker, Tori, arrived.