معنای فرهنگ لغت "منفجر کردن" به زمینه ای که در آن استفاده می شود بستگی دارد. در اینجا چند تعریف ممکن وجود دارد:انفجار یا انفجار: اگر کسی بگوید که چیزی در حال "منفجر شدن" است، ممکن است به این معنی باشد که در حال انفجار یا انفجار است. به عنوان مثال، "آتش بازی در آسمان منفجر می شد."عصبانی شدن یا احساساتی شدن: اگر شخصی در حال "منفجر شدن" به معنای عصبانی شدن یا احساساتی شدن باشد، به این معنی است که آنها احساسات خود را به شیوه ای شدید بیان می کنند. به عنوان مثال، "او به دلیل حل نکردن مشکلش در نمایندگی خدمات مشتری منفجر می شود."به سرعت مشهور یا موفق شدن: اگر کسی یا چیزی در حال "منفجر شدن" در احساس معروف شدن یا موفقیت سریع، به این معنی است که آنها در حال تجربه رشد ناگهانی و سریع در محبوبیت یا شناخت هستند. به عنوان مثال، "گروه جدید در رسانه های اجتماعی منفجر می شود."باد کردن یا پر شدن از هوا: اگر چیزی در حال "منفجر شدن" به معنای باد کردن یا پر شدن است. هوا یعنی در اثر فشار هوا یا گاز در حال انبساط است. به عنوان مثال، "بالون در حال منفجر شدن بود که دلقک هوا را به داخل آن پمپ کرد."
