English to persian meaning of

کلمه "batty" بسته به زمینه، معانی فرهنگ لغت مختلفی دارد:دیوانه یا مجنونغیرعامل یا غیرعادیپر از خفاش یا مربوط به خفاش‌هامثال استفاده:"او کاملاً بداخلاق شده است، بدون دلیل با خودش صحبت می‌کند و می‌خندد." >"احساس مد او کمی خفن است، با آن همه رنگ ها و الگوهای روشن.""خانه متروکه قدیمی آنقدر باریک بود که به نظر می رسید می تواند توسط خفاش ها تسخیر شود."