English to persian meaning of

کلمه "رابطه" بسته به زمینه، معانی متعددی دارد. در اینجا چند تعریف رایج وجود دارد:اسم: الف) روشی که در آن دو یا چند فرد، چیز یا مفهوم به هم متصل، مرتبط یا به هم مرتبط می شوند. مثال: "رابطه نزدیکی بین رژیم غذایی و سلامتی وجود دارد." ب) شخصی که پیوند خونی یا ازدواجی داشته باشد. یک آشنا. مثال: "او رابطه دور من است."اسم: الف) درگیری عاطفی یا جنسی بین دو نفر؛ یک رابطه عاشقانه یا صمیمی مثال: "آنها بیش از یک دهه در یک رابطه طولانی مدت بوده اند." ب) نحوه تعامل یا رفتار دو یا چند نفر یا گروه با یکدیگر. مثال: "رابطه معلم و دانش آموز رابطه احترام متقابل بود."اسم: عمل نقل یا بازگویی چیزی; بیانیه یا گزارش رویدادها یا حقایق. مثال: "شاهد در مورد آنچه در آن شب اتفاق افتاده است توضیح داد."اسم: ارتباط یا ارتباط یک چیز با چیز دیگر؛ جنبه یا ویژگی خاصی که یک چیز را با چیز دیگر مرتبط می کند. مثال: "رابطه بین علت و معلول."اسم: ریاضیات: الف) مجموعه ای از جفت های مرتب شده از اعداد یا سایر اشیاء ریاضی که اغلب نشان دهنده یک تابع یا نگاشت بین دو مجموعه هستند. مثال: "در جبر، روابط بین متغیرها را بررسی کردیم." ب) یک ویژگی یا اصل که بین دو شیء یا مجموعه ریاضی قرار دارد. مثال: "رابطه هم ارزی بازتاب، تقارن و گذر را برآورده می کند."اینها برخی از معانی رایج کلمه "رابطه" هستند. معنای خاص می تواند بر اساس زمینه ای که کلمه در آن استفاده می شود متفاوت باشد.

Sentence Examples

  1. I was hyper-aware of his body in relation to mine.
  2. This enables him to conceive truly, to maintain a proper relation of parts, and to draw a correct outline, while the second groups, fills up and colors.
  3. He felt restless not knowing where everyone was in relation to him and not being part of the attack.
  4. He was by no means satisfied with the relation I gave him of the manner I came into his kingdom, but thought it a story concerted between Glumdalclitch and her father, who had taught me a set of words to make me sell at a higher price.
  5. There are some uncertain portents regarding the future King Kosar and his brother Jarand, particularly in relation to young Tarkyn here.
  6. He lived alone, and, so to speak, outside of every social relation and as he knew that in this world account must be taken of friction, and that friction retards, he never rubbed against anybody.
  7. Some other trifling particulars might be mentioned, but they are all of slight importance and have nothing to do with the true relation of the history and no history can be bad so long as it is true.
  8. Many individuals have been examined in relation to this most extraordinary and frightful affair.
  9. Marie, with Madame, replied to all questions, that the last week had been spent at the house of a relation in the country.
  10. She had, it seems, a Parsee relation, who was one of the principal merchants of Hong Kong, which is wholly an English city, though on an island on the Chinese coast.