English to persian meaning of

تعریف لغت نامه کلمه "زالو" می تواند بسته به زمینه متفاوت باشد، اما در اینجا برخی از رایج ترین معانی آورده شده است:(اسم) یک کرم کوچک و خونخوار- مانند حیوانی که خود را به پوست حیوانات یا انسان می چسباند تا از خون آنها تغذیه کند(فعل) خود را به صورت انگلی یا چسبیده به کسی یا چیزی چسباند و اغلب برای منفعت شخصی(اسم) شخصی که معمولاً از دیگران سوء استفاده می کند یا از آنها برای نفع خود سوء استفاده می کند(اسم) نوعی کرم تقسیم شده که در پزشکی برای تحریک جریان خون یا حذف خون راکد از زخم استفاده می شود. ناحیه آسیب دیده(اسم) یک جریان آب یا توده آبی که راکد یا کند حرکت می کند و اغلب با یک باتلاق یا منطقه باتلاقی همراه است.

Synonyms

  1. hirudinean
  2. bloodsucker

Sentence Examples

  1. They had been so close, Evan saw the leading Scarada leech his suckers onto the door as it shut.
  2. He lay like a filthy leech, exhausted with his repletion.
  3. A single look was sufficient to apprise the pretended leech that the invalid was far beyond his powers of healing.
  4. Because my income consisted entirely of disability checks, she saw me as little more than a government leech.